میلاد فرخنده پیامبر اکرم(ص) و امام جعفرصادق(ع) مبارک باد...

امشب سخن ازجان جهان بایدگفت

 توصیف رسول(ص) انس و جان باید گفت

در شـــــام ولادت دو قــطب عالم

 تبریک به صــاحب الزمان (عج) باید گفت . . .

اولین گردهمایی سال ۹۶...

*** قابل توجه همکاران عزیز ***

با عرض سلام ،

به اطلاع می رساند:

 اولین

گردهمائی بازنشستگان مالی

در سال ۹۶

در روز جمعه

اول اردیبهشت ۹۶

از ساعت 11:30

در مجتمع پذیرایی هما- باشگاه برگزار می گردد...

لطفا" جهت حضور در گردهمایی از طریق این وبلاگ ،

پاسخ به پیامک دعوت یا تلفنی،

شرکت خود را

قبلا" به اطلاع دست اندرکاران برسانید

تا در برآورد ظرفیت سالن و ناهار

به تعداد شرکت کنندگان اقدامات لازم انجام شود.

لطفا” به همکاران بازنشسته نیز اطلاع رسانی فرمائید.

*منتظر قدم های سبزتان و دیدار شما عزیزان در این گردهمائی هستیم*

تبریک تولد همکاران متولد آذرماه...

همکاران نامبرده ذیل در ماه آذر متولد شده اند، ضمن تبریک و

تهنیت خدمت این عزیزان، برایشان بهترین ها را در ایام

پیش رو ، در کنار خانواده های

محترمشان آرزومندیم...

          خانم ها:   

ملیحه اناری، اکرم رزمجو، زهرا رضوانی

         آقایان:   

      غفار کاوه،

مهدی بنی کریمی، منوچهر قدک،

محمدحسن مرادخانی، اصغر منتظمی، عزیز بازرگانیانپور، علی اکبر الیاسی،

پرویز معتمد، همایون نصیری، زین العابدین سبوحی، محمودرضا اعتصام، 

حسن امیدالحق،محمود آمحمد کردستانی، ابراهیم محمدی، 

رحمن اوجی، علی خادم،بهروز سلطان، 

مهرداد کرداسلام، فرهاد بندار،

سیدرحیم حسینی اوره

تسلیت به همکار...

 با خبر شدیم همکاران عزیزمان خانم فاطمه بهشتی  در سوگ مادر و آقای علی اکبر الیاسی در سوگ پدر نشسته اند،

ضمن عرض تسلیت خدمت این دوستان گرامی، برای عزیزان درگذشته غفران و آمرزش و

برای بازماندگان صبر و شکیبایی از درگاه ایزد منان مسئلت داریم.

روحشان شاد و یادشان گرامی باد...

رحلت پیامبر اعظم (ص)، شهادت امام حسن مجتبی و امام رضا علیهم السلام تسلیت باد...

زهرا به خانه و ملک الموت پشت در

از بهر قبض روح شریف پیامبر

از هیچ کس نکرده طلب اذن و ای عجب
بی اذن فاطمه ننهد پای پیش تر

با آن که بود داغ پدر سخت، فاطمه
در باز کرد و اشک فرو ریخت از بصر

یک چشم او به سوی اجل چشم دیگرش
محو نگاه آخر خود بود بر پدر

اشک حسن چکیده به رخسار مصطفی
روی حسین بر روی قلب پیامبر

دیگر نداشت جان که کند هر دو را سوار
بر روی دوش خویش به هر کوی و هر گذر

زد بوسه ها به حلق حسین و لب حسن
از جان و دل گرفت چو جان هر دو را به بر

هر لحظه یاد کرد به افسوس و اشک و آه
گاهی ز طشت و گاه ز گودال قتلگاه